چیزی به اذان مغرب باقی نمانده است. در کوچه به دنبال منزل مؤذن پیر محله میگردیم که ناگهان پنجره کوچک آپارتمانی باز میشود و پیرمردی به زحمت سرش را از پنجره بیرون میآورد و صدای خوش اذان در کوچه میپیچد.
چیزی به اذان مغرب باقی نمانده است. در کوچه به دنبال منزل مؤذن پیر محله میگردیم که ناگهان پنجره کوچک آپارتمانی باز میشود و پیرمردی به زحمت سرش را از پنجره بیرون میآورد و صدای خوش اذان در کوچه میپیچد.